به یاد ترانه، ندا، سهراب، اشکان و همه ی عزیزانی که خون پاکشان را برای آزادی نثار کردند و به امید روزی که ایرانی آزاد داشته باشیم...
ترانه ی بت شکن با صدای جاودانه ی فریدون فروغی
ای مجاهد، ای رزمنده
زمان باشکوه یکی شدن
زمان پیوستن ما
زمانی که طلسم شب ها شکسته شد
وقتی که هر صدا، شعر توفان بود
و
هر مشت گره شده، جوانه ی آزادی
و
سینه ها مسیر گلوله را ترسیم می کرد
فاتحانه از شط خون گذشتیم
تا واژه ی مقدس شهادت
به نام شجاعان بپیوندد و جاودانه در یادها بماند
***
خلقی بت شکن، با فرمانی الهی
صبح روشنی، در قلب سیاهی
گریه ی ما، فریاد ما شد
ایمان ما، بنیاد ما شد
مزدور ننگین، جلاد خونخوار
مرگش رسیده، ای خلق بیدار
رزمی جانانه، گلبانگ صدایی
عزمی چو کوه و ایمانی خدایی
با لاله های پرپر در میدان
با خون پاکِ خیلِ عزیزان
باغ آزادی، سرسبز و شاداب
نقش اهریمن، شد نقشِ بر آب
نقش اهریمن، شد نقشِ بر آب
***
و اینک
و اینک، اگر آزادی محصور شده باشد
این را بدانید
این را بدانید
که مشت های گره کرده ی خلقِ ما محصور شدنی نیست
برای دانلود ترانه اینجا كلیك كنید.
یار دبستانی من.
ReplyDeleteبا من و همراه منی
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو
رو تن این تخته سیاه
ترکهٔ بیدادو ستم
مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما
هرزه تمومِ علفاش
خوب، اگه خوب
بد، اگه بد
مُرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پردهها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه
یار دبستانی من...