Wednesday, March 14, 2012

هجرانی


بهاری دیگر در راه است. اما افسوس که نشاطی نیست در پس بیم ها و غم های نشسته به دل، با یاد یاران دربند و در حصرمان...

هجرانی/ ترانه های کوچک غربت- احمد شاملو

سین هفتم
سیب سرخی ست.
حسرتا
که مرا
نصیب
از این سفره ی سنت
سروری نیست.
شرابی مردافکن در جام هواست،
شگفتا
که مرا
بدین مستی شوری نیست.
سبوی سبزه پوش
در قاب پنجره-
آه
چنان دورم
که گویی جز نقش بی جانی نیست.
و کلامی مهربان
در نخستین دیدار بامدادی-
فغان
که در پس پاسخ و لبخند
دلِ خندانی نیست.
بهاری دیگر آمده است
آری
اما
برای آن زمستان ها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست.

No comments:

Post a Comment