Friday, February 10, 2012

در آستانه ی سالگرد انقلاب


من انقلاب نکردم، اما در رویای کودکی ام، انقلاب چیزی نبود که در آن جای دانشجو و استاد دانشگاه به جای کلاس درس، گوشه ی زندان باشد.

 قاسم شعله سعدی، استاد حقوق بین الملل دانشکده‌ ی حقوق دانشگاه تهران، محبوس در زندان اوین 

 مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی

من انقلاب نکردم، اما در رویای کودکی ام، معلم را اعدام نمی کردند...

فرزاد کمانگر، معلم کرد اعدام شده
جای او نیز پای تخته، کنار دانش آموزان بود نه در سلول های تیره و تار در میان خلاف کاران، معتادان، دزدان، قاتلان...

رسول بداغی، معلم زندانیِ محبوس در زندان گوهردشت کرج

 هاشم خواستار، معلم بازنشسته، محبوس در زندان وکیل آباد مشهد
فرزندش هر روز در هراس و بیم از دست دادن پدر، به سوگ اقاقی ها نمی نشست.

  عبدالرضا قنبری، آموزگار محکوم به اعدام، محبوس در زندان اوین
من انقلاب نکردم، اما در رویای کودکی ام، جای هنرمند در خانه ی هنر بود. نام قداره کش و آدم کش را هنرمند و کارگردان سینما نمی گذاشتند...

جعفر پناهی، سینماگر سرشناس، محکوم به حبس 

رامین پرچمی، بازیگر سینما و تلویزیون، که در اعتراضات 25 بهمن سال گذشته بازداشت شد


 مسعود ده نمكي، کارگردان اخراجی ها، از رهبران اصلي انصار حزب اله در حمله به دانشجويان، قاتل عزت ابراهیم نژاد
من انقلاب نکردم، اما در رویای کودکی ام، اگر جنگی هم بود، پس از آن درد انسان های شریف و دلاوری که روزی سینه ی خود را آماج گلوگه باران دشمن کردند و با نقض های جسمانی به میان مردم باز گشتند، درد نان نبود، درد از این اداره به آن اداره رفتن و اثبات درصد جانبازی نبود، روزگارشان کنج میدان به دستفروشی نمی گذشت، گم نمی شدند در ازدحام شهر، سهمشان گوشه ای از یک حمام عمومی نمور نبود...
جای رزمنده ی آن روز، در زندان انفرادی این روزها نبود، اعتراضش اعتصاب غذا نبود...

دکتر مهدی خزعلی، رزمنده ی دفاع مقدس، پزشک متخصص و صاحب دو نشریه ی معتبر پزشکی؛ محبوس در زندان اوین و در 33 امین روز از اعتصاب غذا

 عباس پالیزدار (سمت چپ)، رزمنده ی جانباز، محبوس به جرم افشاگری
سینه ای را به جرم حمایت از شرافت نمی دریدند...

میثم عبادی، جوان ترین شهید جنبش سبز

پاسخ اعتراض سکوت، کشتار، شلاق، شکنجه و اعدام نبود...



هر چه بود، چیزی شبیه این روزگار نبود.


No comments:

Post a Comment