Wednesday, February 13, 2013

بیست و پنج خونین بهمن





شقایق های پر پر، آسوده در بستر جاودانگی خود آرام گیرید که شهر ما پر از خفقان نسیان است. چنان وا می نمایانند که تشت رسوایی جناح احمدی نژاد و لاریجانی ها رو به سقوط است که صدای آن گوش شهر را پر کرده است. دیگر کسی به یاد نمی آورد دو سال پیش، چگونه سینه ی جوانان را آماج گلوگه هایشان ساختند و هنوز ماتم به خاک سپردن نداها و سهراب ها تازه بود که اهریمن قربانی های بیشتری ستاند. انگار نه انگار که ستار را به جرم ساکت نماندنش سلاخی کردند و داغ نبودنش را بر قلب مادر نهادند. اما اینجا دیگر فقط صدای زوزه ی گرگ ها شنیده می شود که نزدیک به انتخابات نمایشی دیگر، در حال دریدن هم می باشند... نه این که کوران فساد و رانت خواری در میان همه ی گروه ها بیداد نمی کند، نه این که دستگاه های سه قوه پاک و عادل هستند، نه این که فقر و بدبختی از در و دیوار این سرزمین نمی بارد... 

این مصیبت تازه نیست، اما اکنون به رخ کشیدنش از یادها می برد که ۵۲ بهمنی دیگر آمد و گذشت...

Tuesday, February 5, 2013

تقدیر ویژه ی احمدی نژاد از آقای شیخ ‌الاسلامی



جناب آقای احمدی نژاد در پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، از وزیر مغزول «تعاون کار و رفاه اجتماعی» تقدیر ویژه به عمل آورده بدین شرح:

«فرهیخته ارجمند جناب آقای دکتر شیخ ‌الاسلامی

بیش از 27 سال است که افتخار آشنایی و برادری و همکاری با جنابعالی را دارم. بیش از سه سال و نیم ملت ایران و به ویژه جمعی از بهترین اقشار ملت ایران یعنی کارگران، بازنشستگان، بیمه‌ شدگان و تعاونی‌ های سراسر کشور از خدمات ارزشمند، صادقانه و بی ‌ادعای شما در سمت «وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی» بهره بردند. اینک که مجموعه فوق مظلومانه از تلاش ‌ها و دلسوزی‌ ها و زحمات هوشمندانه جنابعالی محروم گشته ‌اند از جانب ملت بزرگ ایران و اقشار فوق ‌الذکر صمیمانه از جنابعالی تشکر می کنم. شما بدون تردید یکی از رویش ‌های پرافتخار انقلاب اسلامی و نمونه بارز مدیریت پاک، مردمی و انقلابی هستید که بدون کوچکترین توقع وجود خویش را صرف خدمت به ملت بزرگ و اهداف متعالی او کرده‌ اید....»

بهتر است ایشان که به خوبی از فساد شدید مالی و رکود روزافزون اقتصاد کشور، فقر و فلاکت مملکت حاصل از بی کفایتی مدیریت دولت مهرورزشان واقفند دست از این شعارهای پوچ برداشته و بیش از این مردم را تحمیق نکنند. به ویژه از جانب بهترین اقشار ملت ایران یعنی کارگران، بازنشستگان، بیمه‌ شدگان و ... که هر روز بیش از روز پیش کمر زیر بار سنگین هزینه ها خم می کنند، تشکر لازم نیست. کارگرانی که با وجود زحمات بی دریغ سالیان سالشان حتی برای دریافت حقوق ناچیز بازنشستگی می باید دائماً دست به اعتراض، تجمع و اعتصاب غذا بزنند و هر بار دست خالی بازگردند. شرم آور است این گونه روضه خوانی هایتان. شما از طرف خود و تیم فاسد خود، سپاه و کل حاکمیت ولایت فقیهی تشکر کن که سال هاست تمام سرمایه ی مملکت را برای حفظ دیکتاتوری از آنِ خود و اطرافیانتان کرده اید.

لازم به ذکر است، آقای دکتر شیخ ‌الاسلامی، روز 15 بهمن سال 91 در جلسه ی مجلس که از سوی جناب احمدی نژاد برای دفاع از قاضی مرتضوی (که سال هاست به جنایات خود در سکوت و حمایت سردمداران مشغول است) متشنج شد، برکنار گشت. 

Sunday, February 3, 2013

دشت خاکستری


دستت را به من بده، ای دوست
تا تو را با خود به گستره ی غمين دشت خاکستری برم
دشت تنهايی که سرمايه ی سال های بودنش
تک درخت سپيدار عريانی بود
که ساليانی بر بلندای غرور آلودش
کلاغی می زيست با جوجه های تاريکش
خنياگر زمانه ی تبلور رخوت
تا ديگر همدم سپيدار، لانه ی پر از خالی کلاغی شد
که روزی همراه با باد به سرزمين کولی ها کوچ کرد
و پرهای شب آلود خود را جا به جا، بر گستره ی خاکستری دشت پراکند
و دشت ماند با سپيدار پير و لانه ی کلاغ و پرهای سياه شب آلود
دستت را به من بده، ای دوست
تا تو را با خود به گستره ی غمين دشت خاکستری برم
و نگاه تيز کرکسی را نشانت دهم
که با چشمان وق زده ی خود
بر مسیر گور عشقی فرود می آيد
که صدای وهم آلوده ی تو روزی، آن را از من دزديد
تا با خود به گستره ی غمين دشت خاکستری برد
که همدم ساليان بودنش سپيداری خاليست
که بر فراز آسمان کوچکش نگاه کرکس پيريست با  چشمان وق زده
که طعمه اش، تفاله ی عشق پاکی ست که روزی نصيب تو بود با من