Sunday, November 6, 2011

ندای سهراب

هر وقت این کلیپ را می بینم، بی اختیار اشک در چشمانم جمع می شود، متأثر و متأسف می شوم. پس کجا رفت آن همه شور و هیجان! چه کسی پاسخ خون های پاک ریخته شده در راه آزادی، ناله های باقی مانده، آرزوها و امیدهای پرپر شده را خواهد داد؟! سه فصل هم از حصر سران جنبش می گذرد و آب و از آب تکان نخورد! به کجا می رویم ما؟! هنوز دیکتاتورهای خونخوار حکم فرمایانند و صاحبان جان و مال مردم! پس حرمت آزادی این خاک چه می شود؟


ندای سهراب

خبر اومد زمستون داره می ‌‌ره،
سکوت از شهر تیره پر می‌‌ گیره،
نگاه کن پای آزادی این خاک،
داره قشنگ ‌ترین گل ها می ‌‌میره،
داره قشنگ ‌ترین گل ها می ‌‌میره،

خبر اومد که مردم تو خیابون،
تموم عاشقان جمعند تو میدون،

خبر اومد ندا غلتیده در خون،
نذاره جون بده آزادی آسون،
نذاره جون بده آزادی آسون،‌

خبر اومد که سینش سرخه خرداد،
تمومِ شهر پر از آتیش و فریاد،
خبر اومد که خون شد قلب سهراب،
ترانه را سوزونده دست بیداد
ببار ‌ای آسمون بر این شب تار
که عاشقان را می ‌‌بندند به رگبار
جواب حق ما سرب و گلوله است
در این‌ جنگل نمی ‌‌میره تبردار

خبر اومد زمستون داره می‌‌ ره
سکوت از شهر تیره پر می ‌‌گیره
نگاه کن پای آزادی این خاک
داره قشنگ ‌ترین گل ها می ‌‌میره
داره قشنگ ‌ترین گل ها می ‌‌میره

خبر اومد که مردم تو خیابون
تموم عاشقان جمعند تو میدون
خبر اومد ندا غلتیده در خون
نذاره جون بده آزادی آسون
نذاره جون بده آزادی آسون

ببار ‌ای آسمون بر این شب تار
که عاشقان را می‌‌ بندند به رگبار
جواب حق ما سرب و گلوله است
در این‌ جنگل نمی ‌‌میره تبردار

No comments:

Post a Comment