Tuesday, December 6, 2011

شانزده آذر، روز دانشجو


فردا، روز دانشجو، مبادا که دانشجویان دربند و شهیدان راه آزادی را از یاد ببریم

بهروز جاوید تهرانی در تاریخ ۴ خرداد ماه سال ۱۳۸۴ در منزل خود در تهران بازداشت شده و تا کنون بیش از شش سال است که بدون مرخصی در زندان به سر می ‌برد.
 

بهروز جاوید تهرانی فعال دانشجویی و سیاسی ۳۰ ساله است. جاوید تهرانی اولین بار در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳78 در سن ۱۹ سالگی در حوادث کوی دانشگاه تهران بازداشت شد. او به خاطر حضور در اعتراض ‌ها و حوادث کوی دانشگاه تهران از سوی دادگاه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به هشت سال زندان محکوم شد. وی در زمانی که در زندان به سر می‌ برد، مادر خود را از دست داد، اما مسئولین قضایی اجازه حضور او را در مراسم خاکسپاری مادرش ندادند. دادگاه تجدیدنظر حکم هشت سال زندان وی را در این دوره به چهار سال زندان  و سه سال حبس تعلیقی کاهش داد و جاوید تهرانی در اواخر سال ۱۳۸۲ با نظر قاضی مبنی بر معلق شدن ۳ سال از دوران محکومیتش  و با استفاده از قانون آزادی مشروط از زندان آزاد شد و مابقی حکم وی به حالت تعلیق در آمد.
 جاوید تهرانی بعد از آزادی از زندان به فعالیت سیاسی خود ادامه داد. وی در طول سال ۱۳۸۳ دو بار در تهران دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. تاریخ یکی از دستگیری ‌های وی در روز ۱۸ تیر ماه سال ۱3۸۳ بود که پرونده ‌ای در همین زمینه برای وی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تشکیل شد. هر دو بار این بازداشت ‌ها به خاطر حضور وی در تجمع اعتراضی در مقابل دفتر سازمان ملل متحد برای حمایت از زندانیان سیاسی بود.



وی همچنین عضو «جبهه دموکراتیک ایران» است که این عضویت مبنای یکی از اتهامات وی قرار گرفته است. وی همراه دیگر اعضای این گروه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ در اعتراض به فقدان شفافیت و دمکراسی انتخابات ایران دست به فعالیت هایی همچون نصب پوستر، توزیع بیانیه و نگارش شعارهای سیاسی در جهت تحریم انتخابات بر روی دیوار زد. از دیگر فعالیت ‌های وی جمع ‌آوری پول برای خانواده‌ های زندانیان سیاسی و تهیه‌ ی فیلم ‌های کوتاهی حاوی مصاحبه با آنها بود. از جمله ‌ی این فیلم ‌ها مصاحبه با اکبر محمدی در دوران مرخصی ‌اش بود.
 جاوید تهرانی همچنین بعد از آزادی از زندان در عرصه‌ ی وبلاگ ‌نویس به فعالیت پرداخت که از جمله‌ ی وبلاگ‌ های او «فرهنگ اصطلاحات زندان» بود.

مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی، روز هیجدهم تیر ماه سال ۸۸ در منزل خواهرش در قزوین بازداشت شد.  وی به اتهامات واهی محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی در دی ماه‌‌ همان سال به ده سال زندان محکوم شد که طبق حکم، پنج سال از آن را باید در تبعید بگذراند.



مجید دری بعد از صدور رای دادگاه بدوی در نامه ‌ای به رئیس قوه قضاییه نوشت: «جناب قاضی القضات؛ سی ماهی که از عمر من در زندان ‌های جمهوری اسلامی گذشت، هرگز قابل بازگشت نیست اما شاید اگر جناب عالی بخواهید، هنوز بتوان آینده را نجات داد. من از شما نمی‌ خواهم که آزادم کنید، تنها درخواست من داوری شما در پرونده ‌ای است که نام مجید دری را روی آن نوشته ‌اند. تنها یک بار برای چند ساعتی این فرصت را به من و خود بدهید و با مرور پرونده، ببنید که بر من چه گذشته، قربانی کدامین «سناریو» شدم و دستگاه عدالت ‌پرور جناب ‌عالی چگونه حق مظلوم را کف دستش می‌ گذارد. شاید بازبینی قاضی‌ القضات این کشور، خواب سنگین وجدان ‌ها را تلنگری زند. این‌ آخرین تلاش من است؛ نه برای خودم که برای آن که به شما ثابت شود، چه بسیار جوانان و نیروهای ارزنده‌ این مملکت که اسیر توطئه و سناریوسازی شده ‌اند. پرونده‌ سازی برای من چنان سخیف، ناشیانه و به‌دور از حقیقت بود که قاضی پیرعباس رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، در پایان رسیدگی به اتهام من و در زمان ابلاغ حکم، در حضور چند شخص بالغ و عاقل از صدور حکم یازده سال زندان برای من ابراز تاسف کرد و گفت که اگر دست من بود و اتهام امنیتی نداشتی، این حکم را صادر نمی‌ کردم. شاید اکنون به سود قاضی شما نباشد که این جمله را به یاد آورد اما منشی دادگاه و وکیل من، این جمله را در خاطر دارند، خداوند نیز بی‌ شک آن را در بایگانی اعمال مخلوقات خود ثبت کرده است».
وکیل مجید دری در سی اردیبهشت ماه ۸۹ از تایید شش سال حبس او در دادگاه تجدید نظر خبر داد و در آغاز پاییز‌‌ همان سال مجید دری با دستبند و پایبند از بند 350 اوین به زندان بهبهان انتقال یافت.


مجید دری در تیر ماه سال جاری از دانشگاه علامه طباطبایی اخراج شد. این دانشجوی دربند که از سال ۸۷ تاکنون با تعلیق‌ های پی در پی از سوی کمیته انضباطی دانشگاه علامه مواجه بود، بار‌ها و بار‌ها در تجمعات قبل ار انتخابات به احکام خود و دیگر دانشجویان محروم از تحصیل اعتراض کرد. اعتراضی که پاسخی جز بازداشت و صدور حکم برای او در بر نداشت. این درحالی است که احمدی ‌نژاد در مناظره انتخاباتی با صراحت وجود دانشجوی ستاره دار را در دولت خود رد کرده است.

مجید توکلی، دانشجوی رشته مهندسی کشتی سازی دانشگاه صنعتی امیر کبیر (پلی تکنیک تهران)، در ١٦ آذر سال ١٣٨٨ برای سومین بار بازداشت شد.


مجید توکلی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، پس از سخنرانی در جمع دانشجویان این دانشگاه در مراسم سالگرد روز دانشجو، در حالی که قصد خروج از درب دانشگاه را داشت، همراه با ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی بازداشت شد. وی در دی ماه همان سال به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام"، "تبلیغ علیه نظام"، "توهین به رهبری" و "توهین به ریاست جمهوری" در شعبه ١٥دادگاه انقلاب اسلامی به هشت سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سیاسی و پنج سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد. او همچنین در دادگاهی دیگر به ریاست قاضی مقیسه، به علت انتشار نامه از داخل زندان به مناسبت روز دانشجو، به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به شش ماه زندان دیگر محکوم شد.
مجید توکلی پیش از این نیز دو بار بازداشت شده است. وی بار نخست در اردیبهشت سال ٨٦، در ماجرای جعل نشریات دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بیش از ۱۵ ماه را در زندان گذراند. او همچنین در بهمن ماه سال ٨٧، در مراسم سالگرد درگذشت مهندس بازرگان، در مقابل حسینیه ارشاد مجدداً بازداشت شد و ١۱۵روز را در سلول انفرادی گذراند.



حکم محرومیت دائمی وی از تحصیل در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی صلواتی ابلاغ شد. این حکم بر اساس درخواست وزارت علوم در سال ۱۳۸۸ صادر شده است. وی از حق تحصیل در زندان محروم شده است و در صورت آزادی نیز حق تحصیل در هیچ یک از دانشگاه های کشور را نخواهد داشت.


ضیا نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل و دانش آموخته ی رشته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل است که در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۷ موفق به کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی شده بود اما با این همه از تحصیل محروم شد. سید ضیاالدین نبوی در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ همراه دختر عمویش، عاطفه نبوی بازداشت شد.



وی در تاریخ ۲۲ دی ۸۸ از سوی دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق و تبعید به زندان کارون اهوازمحکوم شد. نبوی پس از حکم در تماسی با خانواده گفت که قاضی به او گفته است، که بی‌گناهی او را می‌ داند، اما حکم به او به دستور وزارت اطلاعات بوده است. وی در تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۹ از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد. ضیا هم اکنون در زندان کارون در تبعید می باشد.

وی در اردیبهشت ماه سال جاری، با انتشار نامه ای خطاب به محمد جواد اردشیر لاریجانی، نسبت به نقض فاحش حقوق ابتدایی انسان در این زندان اعتراض کرد. در قسمتی از این نامه در مورد وضعیت اسفناک این زندان آمده است: آنچه در این جا می گذرد حقیقتاً “ورای حد تقریر” است و قابل بازنمائی نیست! من چنین وضعیتی را نه پیش از این تجربه کرده بودم و نه جائی خوانده یا شنیده بودم. هیچ فیلمی یا داستانی تاکنون زندان را این گونه تصویر نکرده بود و هرگز در مخیله ام هم نمی گنجید که چنین جایی ممکن است وجود داشته باشد!

مهدی خدایی، از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری در تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ در هجوم گسترده نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت و بند ۲ الف زندان اوین منتقل و در دادگاه انقلاب تهران به 3 سال حبس تعزیری محکوم شد.
او با وجود این که ۱۰ ماه در بند ۲ الف برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار بود اما حاضر به این کار نشد و استقامت کرد.
مهدی خدایی از اعضاء موسس و دبیر انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری بود و به دلیل فعالیت های دانشجویی از تحصیل محروم شد، او همزمان و پس از دوره فعالیت دانشجویی به فعالیت حقوق بشری روی آورد و مسئولیت کمیته دانشجویی مجموعه فعالان حقوق بشر را بر عهده گرفت. مهدی در طول دوران فعالیتش هیچ وقت خودش را فعال سیاسی نمی دانست و صرفاً دغدغه حقوق بشر داشت.



کوهيار گودرزی فعال حقوق بشر، وبلاگ نویس، روزنامه نگار و از دانشجویان دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی شریف، با فشار نیروهای امنیتی در آبان ۱۳۸۸ از از ادامه تحصیل در این دانشگاه منع شد.


وی از جمله افرادی بود که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و هنگامی که برای شرکت در مراسم تشییع آیت ‌الله منتظری عازم قم بود در ۲۹ آذر بازداشت شد و ماه ها در زندان و تحت فشار قرار داشت. و از سوی دادگاه به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شد. وی در آذر ماه سال 89 با سپری کردن دوران حکم خود در زندان ‌های اوین و رجایی ‌شهر از زندان آزاد شد.



کوهیار گودرزی باری دیگر روز 9 مرداد ماه در منزل یکی از دوستانش در تهران بازداشت شد، وی ابتدا به بند 240 و سپس به بند 209 زندان اوین انتقال یافت.


بهاره هدایت، فعال دانشجویی، سخنگوی دفتر تحکیم وحدت دی ماه سال ۸۸ بازداشت و در تابستان سال گذشته به نه سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.




مهدیه گلرو فعال دانشجویی محروم از تحصیل، دبیر انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی، نائب دبیر انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۱۳۸۵، بعد از برگزاری انتخابات و تلاش ‌هایش در جهت حفظ انجمن اسلامی و همچنین انتقاد‌هایش به دولت محمود احمدی ‌نژاد در حالی که تنها دو ماه به فارغ التحصیلی ‌اش از دانشگاه مانده بود، از ادامه ی تحصیل محروم شد.



وی در تاریخ ۱۱ آذر ماه ۱۳۸۸ همراه همسرش، وحید لعلی پور، در ساعت هفت صبح با ورود بدون حکم تعداد زیادی از مأموران امنیتی به خانه‌ اش بازداشت و به زندان اوین و سلول ‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. بازجویان با استفاده از بازداشت همسر وی که فعالیت سیاسی نداشت، سعی کردند او را وادار به همکاری کنند. این فعال دانشجویی در دوران بازداشت و انفرادی به شدت از طرف بازجویان تحت فشار برای اخذ اعترافات قرار گرفت. بازجویان با بازداشت همسر وی می‌خواستند که وی اتهام «همکاری با سازمان مجاهدین» را قبول کند که وی این اتهام را هیچ ‌گاه نپذیرفت.


پرونده گلرو در تاریخ ۲۴ اسفند ماه به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی پیرعباسی فرستاده شد. «تبلیغ علیه نظام، تجمع و تبانی علیه نظام» از جمله اتهامات مطروحه علیه وی در دادگاه بود.
در تاریخ ۲۲ فروردین ماه ۱۳۸۹ شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب گلرو را به تحمل دو سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم کرد. حکم صادره علیه وی در تاریخ ۱۶ تیر ماه ۱۳۸۹ به شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر ارسال شد و این شعبه در تاریخ سوم مرداد ماه ۱۳۸۹ حکم دو سال و چهار ماه زندان مهدیه گلرو را به دو سال زندان کاهش داد.
وی پیش ‌تر دو بار به خاطر پیگیری ‌های خود در مورد وضعیت حق تحصیل خود و دیگر دانشجویان بازداشت شده بود. وی در سال ۱۳۸۷ بعد از تحصن در مقابل دانشگاه علامه طباطبایی تهران به خاطر محرومیتش از تحصیل بازداشت و مدت یک هفته را در زندان سپری کرده بود .
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، مهدیه گلرو در پی صدور بیانیه بمناسبت ۱۶ آذر ۸۹ به دادگاه انقلاب احضار و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی» در شعبه ۲۸ این دادگاه به ریاست قاضی مقیسه به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد که این رای در دادگاه تجدید نظر عیناً تایید شد.
این حکم در حالی تایید شد که این فعال دانشجویی آخرین روزهای حکم پیشین خود را در زندان اوین می‌ گذراند و در صورت عدم تایید این رای در اوایل آذر ماه امسال آزاد می ‌شد و با تایید این حکم زمان آزادی او به اردیبهشت ۹۱ موکول خواهد شد.

شبنم مدد زاده


شبنم مددزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم، به تحمل ۶۰ ماه حبس، ۶۰ ماه تبعید محکوم شده است. وی از 2 اسفند 1387 در حبس به سر می برد.



آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی، پس از چندین بار بازداشت و ضرب و شتم‌ های متوالی و در پی آن انتقال به سلول ‌های انفرادی بند ۲۰۹، به ۵ سال حبس قطعی محکوم شد.


همچنین گفتنی است در پی حمله ی ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران برای بازداشت آرش صادقی، مادر وی دچار حمله قلبی می ‌شود و فوت می ‌کند.

محمد غفاریان
محمد غفاریان، دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد، به تحمل سه سال و نیم حبس تعزیری و هفتاد ضربه شلاق محکوم شده است. دادگاه بدوی این فعال دانشجویی در 10 مرداد ماه سال جاری تشکیل و حکم این دانشجو در دوازده شهریور ابلاغ شد. وی برای اتهام اقدام علیه امنیت ملی به دو سال حبس، برای اخلال در نظم عمومی شش ماه حبس، برای توهین به مقام رهبری به یک سال حبس و ٣۵ ضربه شلاق و برای توهین به رییس جمهور به ٣۵ ضربه شلاق محکوم شده است.
  
محمد غفاریان همچنین در پی اعلام نتایج کنکور کار‌شناسی ارشد، و به رغم کسب رتبه ی ٢٠۶، مردود اعلام شده و از ادامه ی تحصیل محروم شد.
وی بعد از ظهر روز یکم اسفند ماه در خیابان راهنمایی مشهد دستگیر و پس از گذراندن دو روز در پلیس امنیت اخلاقی ناجا به بازداشتگاه اداره ی اطلاعات مشهد منتقل شد و تا تاریخ ٢۶‌ ام اسفند ماه در آنجا زندانی بود.
نیما پوریعقوب، ساسان واهبی ‌وش و فراز زهتاب، فعالین دانشجویی شهر تبریز:
نیما پوریعقوب به تحمل پنج سال حبس تعزیری به دلیل تشکیل گروه مخالف نظام، و تحمل یک سال حبس تعزیری به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام، و جمعاً شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.


ساسان واهبی ‌وش نیز به تحمل نود و یک روز حبس تعزیری به دلیل عضویت در گروه مخالف نظام، و نود و یک روز حبس تعزیری به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام، و جمعاً شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است.


دادگاه این فعالین چپ در تاریخ بیست و هفت مرداد هزار و سیصد و نود در شعبه ی یک دادگاه انقلاب تبریز برگزار شده بود.
فراز زهتاب، از فعالین دانشجویی دانشگاه تبریز، که پیش ‌تر از سوی دادگاه جزایی استان آذربایجان شرقی به حبس محکوم شده بود، پس از احضار از سوی مقامات قضایی، با مراجعه به زندان بازداشت شد.


وی که تابستان سال گذشته و از سوی شعبه ۱۱۱ دادگاه جزائی تبریز به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، برای طی سه ماه باقی مانده از محکومیت خود روانه ی زندان شده بود.
این فعال دانشجویی در اوایل سال ٨٨ توسط اداره اطلاعات تبریز دستگیر و پس از تحمل نزدیک سه ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان تبریز آزاد شده بود.
اتهام فراز زهتاب در جلسه ی محاکمه اش که به صورت غیر علنی برگزار شد، "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی" عنوان شد. 
محمد امین ولیان
محمد امین ولیان، زاده ی 1368، دانشجو و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه دامغان است که پس از دستگیری در اعتراضات عاشورای ۱۳۸۸ تهران به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. دادستانی انقلاب در روز ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ در اطلاعیه ‌ای تأیید حکم اعدام وی در دادگاه تجدیدنظر را اعلام کرد.


حکم اعدام محمد امین ولیان، دانشجوی ۲۰ ساله ‌ای که در ارتباط با رویدادهای عاشورا بازداشت شده بود، در دادگاه تجدید نظر تایید شد و در متن حکم نیز به فتوایی از آیت الله مکارم شیرازی اشاره شده است.
پس از انتشار این خبر، آیت الله مکارم شیرازی، صدور هرگونه فتوایی درباره محارب خواندن بازداشت ‌شدگان را تکذیب کرد و از قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواست با رافت با بازداشت ‌شدگان برخورد کند.
انتشار خبر تایید حکم محمد امین ولیان تکذیبیه دادستان را نیز در پی داشت به طوری که وی اعلام کرد این حکم هنوز در مرحله تجدید نظر است.
ولیان در دادگاه اعتراف کرده بود که در این روز شعار «مرگ بر دیکتاتور» داده و برای دفاع از خود و در پاسخ به آن ‌چه سرکوب معترضان توصیف کرده سه بار به سوی نیروهای نظامی و لباس شخصی سنگ پرتاب کرده ولی این سنگ‌ ها به کسی آسیب نزده ‌است. روز ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران محمد امین ولیان را به ۴۲ ماه حبس تعزیری و پرداخت ۳۰۰‌ هزار تومان جزای نقدی محکوم کرد.
علی اکبر عجمی:
علی اکبر عجمی فعال دانشجویی، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران و فعال دانشجویی طیف چپ و سردبیر نشریه دانشجویی دنیای بهتر در آن دانشگاه است و از جمله دانشجویانی بود که در یورش به خوابگاه دانشگاه تهران در سال ۸۸ دچار آسیب شد. عجمی در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ در محل زندگیش ، روستایی از توابع سبزوار در شرق ایران، توسط نیرو‌های امنیتی بازداشت شده بود. وی چند روز را در بازداشتگاهی در سبزوار گذراند و سپس به زندان اوین تهران و سلول های انفرادی بند ۲۰۹ آن منتقل شد و نزدیک به ۱۰۰ روز را در بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی به سر برد. این فعال دانشجویی در روز ششم بهمن ماه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.


وی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و به اتهام تبلیغ علیه نظام و تبانی علیه نظام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ۲ سال زندان کاهش پیدا کرد.




علی ملیحی عضو شورای سیاستگذاری و مسئول روابط عمومی ادوار تحکیم وحدت، در ۲۰ بهمن سال ۸۸ با هجوم نیروهای امنیتی به منزل وی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.



 وی سرانجام در تاریخ ۲۲ اردیبهشت سال ۸۹ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه با اتهاماتی نظیر اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، شرکت در تجمعات غیرقانونی، نشر اکاذیب و توهین به رییس جمهور محاکمه و به ۴ سال حبس تعزیری محکوم گشت.

کیانوش آسا:
کیانوش آسا متولد 29 اسفند 1362 در کرمانشاه) دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته ی مهندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران، فعال محیط زیست و تنبورنواز بود.



او در جریان تظاهرات اعتراضی پس از انتخابات، روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در میدان آزادی تهران ناپدید شد و روز ۳ تیر ماه ۱۳۸۸ در سردخانه ی پزشکی قانونی توسط خانواده ‌اش شناسایی شد. آسا در اثر اصابت دو گلوله کشته شده‌ بود.
به‌گفته ی پزشکی قانونی جسد آسا در روز ۲۹ خرداد به پزشکی قانونی تحویل داده شده‌ب ود و علت مرگ اصابت گلوله بوده ‌است. اما خانواده ی وی می‌گویند که تا پیش از سوم تیر بارها به آنها اعلام شده‌ب ود که فرزندشان در زندان اوین به ‌سر می ‌برد.


پیکر وی در تاریخ ۷ تیر در باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد. مراسمی نیز به مناسبت یادبود وی در دانشگاه علم و صنعت ایران در ۷ تیر با وجود تهدید گستردۀ مسئولان وقت دانشگاه و وزارت اطلاعات برگزار شد.



علی فتحعلیان، جوان ۲۰ ساله، دانشجوی رشته ی عمران، که با بنا به گفته ی شاهدانِ عینی، در نا آرامی های پس از انتخابات، در مقابلِ مسجد لولاگر، در تاریخ سی خرداد با شلیکِ مستقیمِ گلوله جان داد. وی در قطعه ی ۹ بهشت زهرا دفن شده است.

 
محمد مختاری، ۲۲ ساله و دانشجوی سال آخر مهندسی معدن دانشگاه آزاد شاهرود روز ۲۵ بهمن و در جریان اعتراضات مردمی، بر اثر اصابت گلوله جان باخت.


 او در آخرین استتس در صفحه فیس بوک شخصی خود نوشته بود: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ‌ام!



او یک معترض بوده است و عکس‌ های منتشر شده از او نشان می ‌دهد که دستبند سبز بر دست دارد. با این حال پیکر این جانباخته ۲۵ بهمن، روز ۲۷ اسفند بر دستان لباس شخصی ‌ها و نیروهای امنیتی تشییع شد.




صانع ژاله، دانشجوی کرد رشته نمایش دانشگاه هنر تهران، در پی تجمعات ۲۵ بهمن ماه به وسیله ی شلیک گلوله ی مستقیم از سوی ماموران امنیتی کشته شد.



ناگفته نماند در همان روزها، قانع ژاله (برادر بزرگ‌تر صانع ژاله) پس از ادعای رسانه‌های حکومتی مبنی بر بسیجی بودن برادرش در مصاحبه با رسانه‌ ها به تکذیب این موضوع پرداخت و به همین علت بازداشت شد.

اکبرمحمدی


اکبر محمدی یکی از فعالان دانشجویی، که به اتفاق برادرش منوچهر محمدی در جریان درگیریهای کوی دانشگاه تهران در سال 78 بازداشت و به اعدام محکوم شد. او سپس به 15 سال حبس محکوم شد و مرداد 85 در زندان و در حالیکه دست به اعتصاب غذا زده بود، به طرز مشکوکی جان باخت.

پيکر وی شبانه در روستايی در اطراف شهر آمل به نام چنگ میان تحت مراقبت ‌های امنيتی بسیار شدید و بدون حضور هیچ یک از اعضای خانواده اش دفن شد.


سعید زینالی، دانشجوی دیگری که در جریان وقایع کوی دانشگاه تهران در سال 78 بازداشت شد. با گذشت بیش از 12 سال از سرنوشت وی هیچ خبری وجود ندارد.


و همه ی عزیزان دیگر ...

No comments:

Post a Comment