Friday, January 25, 2013

حکم قطع انگشتان دست سارق





حکم قطع انگشتان دست سارق ۲۹ ساله ی شیرازی در مهد هنر و ادب ایران زمین (شیراز) در ملاء عام اجرا شد. کسی می داند حکم دزدان جان و ناموس کل مملکت چیست؟ کسی می داند حکم آنهایی که یک انقلاب را به تاراج بردند و به فساد و سیه بختی نشاندند چیست؟ کسی می داند حکم رأی دزدان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ چه می شود؟ کسی می داند حکم قاتلان نداها، سهراب ها، ستارها، اشکان ها و ... در کدام دادگاه عادل بر کدام سیاهه ی تاریخ سرزمین نگاشته می شود؟

دست و پای مردم را قطع می کنند به جرم دزدی و سرقت. سکوت می کنیم. دزد هستند و باید مجازات شوند. به جرم محاربه بر دار می کشند، سکوت می کنیم. بانیان رعب و وحشت جامعه هستند باید درس عبرتی باشند برای زورگیرهای دیگر.

در اعتراض و راهپیمایی سکوت و سکوت و سکوت سینه ی جوانان آماج گلوله هایشان می شود، پیکر بی دفاعشان زیر چرخ ماشین هایشان له می شود، از پل ها و ساختمان ها بر زمین پرتاب می شوند، زیر شکنجه های وحشیانه ی کهریزک ها کشته می شوند، در پی اعتصاب غذا در زندان ها آرام آرام خاموش می شوند، در سوگ عزیزان زیر تابوت پدر با حمله ی وقیحانه از پای می افتند و... سکوت می کنیم! سکوت و باز هم سکوت. لابد همه ی دیگران مجرمانند و اینها حکمشان است و باید اجرا شود. 


بی اختیار به یاد نوشته ی منتسب به مارتین نیمولر (کشیش پروتستان ضد نازیسم) می افتم:

در آغاز نازی ‌ها سراغ کمونیست ها را گرفتند تا با خود ببرند و سر به نیست کنند. من سکوت کردم و لام تا کام حرف نزدم چون کمونیست نبودم. بعد (از کمونیست ها) در نخ اتحادیه‌ های کارگری رفتند اما چون در شمار آنان نیز، نبودم سکوت کردم. یهودی ‌ها را که هدف گرفتند باز هم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم. تا این که سر وقت خودم آمدند... وقتی خودم را دستگیر کردند... دیگر کسی نبود تا صدایی به اعتراض برآرد.

 
Martin Niemöller's famous quotation

First they came for the communists, and I did not speak out--
because I was not a communist;
Then they came for the socialists, and I did not speak out--
because I was not a socialist;
Then they came for the trade unionists, and I did not speak out--
because I was not a trade unionist;
Then they came for the Jews, and I did not speak out--
because I was not a Jew;
Then they came for me--
and there was no one left to speak out for me.

No comments:

Post a Comment